می خواهم چشمانم را ببندم
کمی لغزش کنم میخواهم کمی بلغزم از هوای تو ؛ به هوای بی کسی هایم باور کن میلغزم ســــُــر میخورم میروم تا همانجایی که هیچ کسی نیست جز من و خیال واهی ِ یک "تو" اجازه هم نمیخواهم این روزها مست که میشوم میپرم از خواب من هستم و من بدون هیچ "تو" ایی عجب خوابی چه رویایی... پ ن:: + هذیون میگم ؛ تب دارم ؛ این روزهایم را جدی نگیرید ! + + به ته سیگارهایتان احترام بگذارید نیندازیدشان زیر پا چرا آدم ها عادت دارند هرکه به پایشان سوخت را می اندازند زیر پا؟ + + + مخاطب خاص ندارد . کمی بعدتر نوشت:: لطفا بی منظور بخوانید ! ( در مورد این پست کامنتای خصوصی هم نفرستین اینقده!!!!!!!!!!!!!!!!)
- .
| |
.......................................................................................................................................








