.:.ساعت 25.:.

تکرار می شود حادثه

من می شوم نقش اول زن

تو می شوی نقش اول مظلوم

اوی من می شود نقش اول خائن

من

سراسر نفرت

من

سراسر شوم

من

سراسر دِق

او

تماما ً عشق

تو ...

حتی باز هم نیستی

نه که نیستی

هستی

با یک اوی دیگر اما

پ ن::

گیج میزنم توی تاریخ ، توی یه حادثه که زمانی من تماشاگرش بودم ، همیشه دخترک را بد قضاوت کردم، حالا، من ایستاده ام جایی شبیه دخترک ، حالا انگار ، همه مرا بد قضاوت میکنن ...

دو هفته می شود ، چیزی از شروع یک تولد بزرگ در آبان تا امروز . و من هر لحظه نفس کمتر می آورم . انگار تمام تخت جمشید مرا دارد له میکند . خفه ام میکند . سخت است مثلث بودن . خدایا ، بازی جدید سخت است خعلی .

:: سه شنبه ۱۳۹۱/۰۸/۱۶
- .
| |
.......................................................................................................................................