.:.ساعت 25.:.

پاییز پاییــز پاییــــز ...

خوبی هایت مستدام ای پاییــــز هزار رنگ ِمن 

چقدر دلم برایت پــَر می کشید تمام تابستان را...

اما

حالا که فقط چند دقیقه مانده که بیایی , دلم تاب ندارد ... پُرم از دلهره های یواشکی ... می ترسم از غروب های سُرخَت ... می ترسم باز هم دلم هوای ناکجا آباد کند ... می ترسم دلم هوایش را گم کند ... جیب هایم هنوز بزرگ اند ... جای دو تا دست را هم دارند ... اصلا هم دلم نمی خواهد جیبش را تنگ کنم پاییز ... پاییز جان امسال را هم مثل دو سال ِ قبلت برایم خاطره کن ... شیرین بساز خاطره هایم را...

پاییز جان ... نمی دانم نشانه ی چیست که امسال را تنها دارم برایت جشن میگیرم آمدنت را , توی من خسته از روزمرگی هایش خسته تر از همیشه خوابش برده ... یادش رفته آمدنت را انگار ... ولی نگران نباش :) سورپرایز پاییزی را امسال من برایش دارم , یادگاری ِ فصلم را من برایش دارم ... امسال را بدون ِ تو ام با تو آغاز میکنم پاییـــــز...

 
:: دوشنبه ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
- .
| |
.......................................................................................................................................