از غرق شدن از مردنی که خفه شدن دارد شب بود , دریا نبود ولی دریاچه بود , تاریک بود و ساکت, من بوم و یک قوی سبز یا شاید هم آبی ... و تو و ترسی که اشک می شد و اختیارش دست هیچ کسی نبود شب بود , آب بود , تاریکی بود , تو بودی و من... و دیگر هیچ شب بود و سایه ی ماه در آّب ,دست های تو اشک های صورتم را نگاه میکرد... و ترس یادم رفت زمان هی در می رفت و ما نگاهش نمی کردیم , ماه چقدر می تواند قشنگ باشد , وقتی تاریک ترین شب باشد و ... من باشم و یک تو ... روی آب ... و نقاشی دست هایت روی صورتم پ ن:: + Breaking Bad ++ Princessa.Avenue Ironia.Lyubvi.SatRip
- .
| |
.......................................................................................................................................








