.:.ساعت 25.:.

وقتی که به دیدی کهن دوباره نگاه میکنی ..زخمی سر بسته را گویی دوباره نمک می پاشی

سخنی را دوباره در ذهن خودتکرار میکنی

و نفرتی آتشین دوباره به جانت رخنه میکند..

دیشب فیلمی دیدم از مردان ناپاک و زنان پاک .. داستانی از بی عدالتی حاکم .. داستانی از نامردان و داستانی از بی گناهان ...

.The Stoning Of Soraya M

سنگسار ثریا

داستانی واقعی و دردناک از حکمرانی یک سنت احمقانه

با بازی هنرمندانه ی بانوی ایرانی هالیود Shohreh Aghdashloo

زیبا و دلشکن بود این فیلم

روحم را آزرد

نگاهم را به اطراف انداختم

شاید کمی دورتر از جایی که من هستم

هنوز هم سنت ها حاکم اند..سنتی که از یک تفکر پست اندیش نشئت شده ...

قانونی که از بی قانونی محض پیدا شده ...

:
:
چه دردناک بود

:
:










بعد از دیدن فیلم حسی در من نبود برای نوشت و فکر کردن و نگاه کردن
و یک تماس تلفنی
مرا دعوت کرد به جشن کریمس در کلیسای پلوس در حافظ شمالی ... آماده شدم و رفتم ... جشن زیبایی بود  وسرودخوانانی که فرشته وار میخواندن ندای صلح را ... و جشن میگرفتند میلاد منجی دینشان را .. و کشیش کریستوفر با تمامی حضار دست داد و پیام سلام و دوستی را با همگان پیمان بست و شادی اش را تقسیم کرد... صمیمیت و شادی در بین تمامی حضار موج میزد ... من میهمان ویژه بودم .. تنها مسلمان حاضر ... گرچه بجز چند نفر محدود کسی از این مسئله آگاه نبود ...

بعد از دیدن یک سنت کهن در اسلام و دیدن یک رفتار مسالمت آمیز در یک جشن کهن مسیحیان

چه تعارض بزرگی را دیدیم

تصمیم چگونه خواهد بـــــــــــود ...
:: شنبه ۱۳۸۸/۱۰/۰۵
- .
| |
.......................................................................................................................................