.:.ساعت 25.:.

نه به خاطر شعر
نه به خاطر جور دیگر زیستن
خانه ی من برای دو نفر کوچک بود
به همین خاطر تنها ماندم

شعر: رسول یونان

پ ن: من اگه بودم میگفتم:: خانه ی دلم برای دونفر کوچک بود؛ به همین خاطر تنها ماندم :)


از تنهایی مگریز
به تنهایی مگریز
گه گاه آن را بجوی و تحمل کن
و به آرامش خاطر مجالی ده

شعر: احمد شاملو


بیهوده به اعتراف امروز شهریور دل بسته بودیم
شاپری!
آن کوچه مال ما نبود
تنها از آن گذشتیم

تنها از آن گذشتیم

شعر: سیروس جمالی


تقصیر از خودم بود
دسته کلید علاقه که گم شد
باید قفل همه ی آرزوها را عوض می کردم


شعر: سیروس جمالی


چرا دیگر نمی توانم از احتمال آمدنت
شعرهای کوتاه بسازم؟
نشانم بده
سوسوی کدام ستاره
تو را تا آن دوردست ها کشانده است


شعر: سیروس جمالی


من آموخته ام
به خود گوش فرا دهم،
و صدايي بشنوم كه
با من ميگويد:
اين لحظه مرا چه هديه خواهد داد؟

نياموخته ام گوش فرا دادن
به صدايي را كه با من در سخن است
و بي وقفه ميپرسد:
من بدين لحظه چه هديه خواهم داد؟

شعر: احمد شاملو


اینجا پاییز ساده ای ساخته بودیم
که از راه روزنه ی رویایمان گریخت
یکدیگر را گم کرده ایم
تا یکی دیگر را پیدا کنیم
به همین سادگی


شعر: سیروس جمالی

:: سه شنبه ۱۳۸۹/۰۹/۲۳
- .
| |
.......................................................................................................................................