.:.ساعت 25.:.

اي ستاره

اي ستاره ي غريب


در زمين، هر كجا به هر كه مي رسي

خنجري ميان مشت خود نهفته است

پشت هر شكوفه تبسمي، خار جانگداز حيله اي شكفته است


آنكه با تو مي زند صلاي مهر

جز به فكر غارت دل تو نيست

گر چراغ روشني به راه توست

چشم گرگ جاودان گرسنه اي است


اي ستاره ما سلاممان بهانه است

عشقمان دروغ جاودانه است


در زمين زبان حق بريده اند

حق زبان تازيانه است


وانكه با تو صادقانه درد و دل كند

ها ي هاي گريه شبانه است...

:: شنبه ۱۳۸۷/۱۰/۱۴
- .
| |
.......................................................................................................................................