.:.ساعت 25.:.

دلم یک هــِق هـــِق عمیق می خواهد ،

مثل همین ابر که از دیروز یکسره دارد می بارد

دلم یک جاده می خواهد

از آن جاده های بارانی و مه گرفته و سرد

دلم گرمای حضور بی فروغ می خواهد

از آن هایی که سرمای جاده را دیگر نفهمم


::

{نمیشه دل به هر کس داد

نمیشه دل به هر کس بست

نمیشه رفت و راهی شد

رسید اما به یک بن بست


چه رسم ناهماهنگی

همیشه رسم ِ تقدیره

نمیشه بود و عاشق بود

واسه عاشق شدن دیــره }*

*خواننده:شاهرخ


پ ن::
+ چقدر دلم ، برای دل دل کردن هایم تنگ شده بود :)

++ گاهی دوست داری هی بری تو یه بن بست ، نزدیک های آخرش که میرسی برگردی به اول خط ، نزدیک های اول خط که میرسی دوباره نیرویی جذبت میکند به همان میانه های بن بست ... و اینگونه میشود که سردرگم مشویم! گیج میزنیم . مثل ِ حالای من !

:: جمعه ۱۳۹۰/۰۸/۰۶
- .
| |
.......................................................................................................................................